رضا جونم و نفسم
سلام عزیزم خوشگلم خوش می گذره!!!! هنوز که توی دلم هیچ تکونی نمی خوری تا وجودت رو لمس کنم ولی با تمام وجودم حست می کنم عزیزم چند روزی هست که یم خوام بیام و از داداشی برات بگم داداشی که سخت منتظر اومدنته و برای اومدنت لحظه شماری میکنه یادمه موقعی که داداشی توی دل من بود منم دایم میگفتم پس کی میاد توی بغلم و آخرش داداشی دو ماه زودتر اومد و همه گفتن دیدی انقده بی تابی کردی تا بچه زود بدنیا اومد حالا دیگه جرات نمی کنم برای اومدنت دلتنگی کنم و دایما می گم انشالله به موقع بیای و سختی های داداشی رو شما نکشی عزیزم گفتم امروز اومدم تا برات از داداشی بگم که چقده برای شما برنامه داره چقدر به فکر منه تا آسیبی به...
نویسنده :
مامانی یگانه زهرا
17:36